قلب شیشه ای
و حدس مي زنم شبي مرا جواب ميكني و قصر كوچك دل مرا خراب ميكني سر قرار عاشقي هميشه دير كرده اي ولي براي رفتنت عجب شتاب ميكني من از كنار پنجره تو را نگاه ميكنم و تو به نامديگري مرا خطاب مي كني چه ساده در ازاي يك نگاه پك و ماندني هزار مرتبه مرا ز خجلت آب ميكني به خاطر تو من هميشه با همه غريبه ام تو كمتر از غريبه اي مرا حساب ميكني و كاش گفته بودي از همان نگاه اولت كه بعد من دوباره دوست انتخاب مي كني نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||
![]() |